بسماللهالرّحمنالرّحیم (۱)
اوّلاً خداوند زیارتهای شما را قبول کند؛ و قبولی زیارت هم معنایش این است که آن فیضی که از ملاقات این ولیّ خدا به ملاقاتکننده میرسد، آن فیض به شما برسد؛ این معنای قبولی زیارت است. اگر بخواهید این فیض به شما برسد، شرط اوّل این است که با حضرت «ملاقات» کنید؛ یعنی رفتنِ حرم و آمدن، صِرف رفتن به یک مکان و بیرون آمدن نباشد؛ آنجا یک موجودی و یک روح والایی حضور دارد؛ به این حضور توجّه بکنید؛ ولو حالا شما آن شخص زیارت شده را -یعنی آن کسی که میخواهید با او ملاقات کنید- به چشم نمیبینید، لیکن «به چشم دیدن» که لازمهی ملاقات نیست؛ او هست و سخن شما را میشنود، حضور شما را میبیند، شخص شما را میبیند، با او حرف بزنید؛ این شد زیارت. زیارت یعنی همین ملاقات. ما وقتی میآییم سراغ شما و خانهی شما، [در واقع] آمدهایم به زیارت شما؛ معنای زیارت این است. خب انسان وقتی به ملاقات کسی میرود، با او احوالپرسی میکند، به او سلام میکند؛ همین، در ملاقات روح مطهّر ائمّه (علیهمالسّلام) و اولیاء الهی [هم] لازم است؛ باید رفت، سلام کرد، عرض ادب کرد.
[زیارت] به هر زبانی هم میشود؛ [اگر] به همین زبان معمولی خودمان -اگر فارسیم، اگر تُرکیم، اگر گیلکیم، هر چه هستیم- حرف بزنیم، این آداب ملاقات و زیارت صورت گرفته. البتّه اگر بخواهیم با یک بیان شیوا و با مضامین خوبی حرف بزنیم، آن همین زیارتهایی است که خود ائمّه به ما یاد دادهاند؛ مثل زیارت امینالله -که در واقع عمدهاش هم دعا است؛ چند کلمهی اوّلش زیارت است، بقیّهاش دعا است- یا زیارت جامعه که بسیار زیارت پُرمضمون و پُرمطلبی است. اگر اینها را بخوانید و به معنایش توجّه کنید و با حضرت با این بیان حرف بزنید، عیبی ندارد. مثل این است که میخواهید بروید دیدن یک بزرگی، یک جمعی هستید، بعد مثلاً یک متن زیبایی را یکیتان مینویسید، میروید آنجا، یکیتان از طرف بقیّه این متن را میخواند؛ این زیارتها مثل همان متنی است که برای شما نوشتهاند؛ میگویند اگر این متن را خواندید، حرفی که باید به حضرت بزنید، زدهاید؛ این شد زیارت. حالا اگر معنایش را ندانستید و سختتان بود -این زیرنویسهای مفاتیحها هم غالباً کامل نیست؛ من نگاه کردهام، اینهایی که همین حالا هم هست، انصافاً کار خوبی در این زمینه صورت نگرفته که یک زیرنویسِ درستِ حسابیای باشد که آن معنا را برساند؛ خیلی ناقص است- و این هم نشد و نخواستید، به زبان خودتان با حضرت حرف بزنید. این حرف زدن هم حتّی اگر با لبِ تنها باشد، اشکال ندارد. گفت:
گوش کن با لبِ خاموش سخن میگویم
پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست(۲)
به گزارش گروه فرهنگی آناج: ساعاتی پیش خبری در فضای مجازی تحت عنوان توهین به ملت تُرک منتشر گردید که جریحهدار شدن احساسات آذربایجانیها و اعتراضات آنان را در پی داشت.
روزنامه
طرح نو در تاریخ سیام تیرماه طی مطلبی با تیتر "هفت خوان رستم" داستانی
را از شاهنامه روایت کرده بود که در آن کلماتی ناخوشایند به کار برده شده
بود.
به نظر میرسد بعد از
ماجراهایی مانند فیتیله و هزینههای معنوی و خسارات اجتماعی که مترتب می
شود دیگر جای هیچ گونه بی دقتی و بی ملاحظگی برای مسئولین رسانه ها باقی
نگذارده باشد و امید است ما دیگر شاهد تکرار چنین وقایع تلخی نباشیم.
سپاه پاسداران در کنار مردم ایستاده و از مسئولین میخواهد یکبار برای همیشه راه توهین به آذربایجانیها را ببندند تا ما شاهد تکرار چنین وقایعی نباشیم.
«او کسی است که این کتاب را بر تو نازل کرد ، که قسمتی از آن ، آیات «محکم» [= صریح و روشن] است ؛ که اساس این کتاب میباشد؛ (و هر گونه پیچیدگی در آیات دیگر ، با مراجعه به اینها ، برطرف میگردد.) و قسمتی از آن ، «متشابه» است [= آیاتی که به خاطر بالا بودن سطح مطلب و جهات دیگر ، در نگاه اول ، احتمالات مختلفی در آن میرود ؛ ولی با توجه به آیات محکم، تفسیر آنها آشکار میگردد.] اما آنها که در قلوبشان انحراف است ، به دنبال متشابهاتند ، تا فتنهانگیزی کنند (و مردم را گمراه سازند) ؛ و تفسیر (نادرستی) برای آن میطلبند ؛ در حالی که تفسیر آنها را جز خدا و راسخان در علم ، نمیدانند. (آنها که به دنبال فهم و درکِ اسرارِ همه آیات قرآن در پرتو علم و دانش الهی) میگویند: «ما به همه آن ایمان آوردیم ؛ همه از طرف پروردگارِ ماست.» و جز صاحبان عقل ، متذکر نمیشوند (و این حقیقت را درک نمیکنند).»
(آل عمران/7)
امروز اگر به اطراف خودمان بنگریم می بینیم که از هر طرف شبهه ای مطرح می شود که هدف آن تضعیف اعتقادات مردم است تا ابتدا ایمان آنها را سست کند و سپس اختیار آنها را به دست بگیرد و آنها را به سمتی که می خواهد کنترل کند.
برخی از این شبهات آنقدر ساده و ابتدایی هستند که تنها می تواند ایمان مردم ناآگاه را مورد هدف قرار دهد ؛ ولی خیلی از شبهات از آنجا که مربوط به مسائل فوق العاده اساسی هستند و مردم معمولا کمتر در مورد اصل آنها اطلاع دارند پیچیده تر و خطرناکتراند. در واقع طراحان این گونه شبهات قصد تخریب پایه های اعتقادی مردم را دارند و می خواهند تک تک افراد را در مورد اصل اعتقاداتشان به شک بیاندازند. راه حل اینگونه شبهات مطالعه منابع اصلی و تقویت استدلالهای حقیقی می باشد.
یکی از
شبهاتی که می تواند اصل اعتقادات افراد را مورد هدف قرار دهد اصل مرجعیت تقلید است
که حتما تا کنون چیزی در مورد آن شنیده اید. مطرح کنندگان این شبهه از هر دری که
شکست می خورند از دری دیگر وارد می شوند. ولی این مسئله یک پاسخ ساده دارد که می
خواهم آنرا در قالب یک داستان حقیقی بیان کنم.
قبل
از هرچیزی باید بگم که این مطالب نظرات شخصی من هستند که می توانند درست یا اشتباه
باشند و اگر هم اشتباه باشد ، اشتباه از بیان من است نه از اصل دین من ، و از شما
می خواهم که با نظراتتان به من کمک کنید. ببخشید که کمی طولانی شد.
سیّد علی خامنهای
۲۳خرداد ماه ۱۳۹۵