من به سوی پرودگارم می‌روم؛ او مرا راهنمایی خواهد کرد

۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۷ ثبت شده است

سر می زارُم می افتُم به پای زوارت ...

دریافت
آی جونُم وای عمرُم بی تابُم بری دیدارت
سر می زارُم می افتُم به پای زوارت
...
۰۲ مرداد ۹۷ ، ۲۱:۴۵ ۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
سجاد مقید

که بین دام و نگاهت کدام صیاد است ...

در آن کرانه که دل با ستاره همزاد است

به من اجازه در اوج پر زدن داده است

در ان کرانه که همواره یک نفر آنجاست

که در پذیرش مهمان همیشه آماده است

در آن کرانه که خورشید پیش یک گنبد

بدون رنگ ز بازار حسن افتاده است

همیشه از تو سرودن چه سخت و شیرین است

شبیه تیشه زدن های سخت فرهاد است

سوال می کند از خود هنوز آهویی

که بین دام و نگاهت کدام صیاد است

دلم که دست خودم نیست این دل غمگین

همان دلی است که جامانده در گوهر شاد است

بدون فن غزل بی کنایه می گویم

دلم برای تو تنگ است شعر من ساده است…

سید حمیدرضا برقعی

۰۲ مرداد ۹۷ ، ۲۰:۰۰ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سجاد مقید