در بین داوطلبین انتخابات ریاست جمهوری 1400 چهرهای حضور داشت که رسانهها چندان به وی نپرداختند. اما او بین دانشجویان و جوانان انقلابی و به خصوص عدالتخواهان چهرهای شناخته شده و باسابقه و خوشنام است.
سیدعباس نبوی، متولد 1339، تحصیلات دانشگاهی را در رشته مهندسی مکانیک دانشکده فنی دانشگاه تهران آغاز نموده و پس از گذراندن 5 ترم تحصیلی به حوزه علمیه قم پیوسته و تحصیلات حوزوی را در رشته فقه و اصول تا پایان سطح چهارم (اجتهاد) و در رشته کلام و فلسفه نیز تا پایان سطح چهارم (دکتری) طی کرده است. وی از اعضای هئیت موسس دفتر تحکیم وحدت بوده و مسئولیتهای اجرایی نظیر معاونت پژوهشی و آموزشی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، معاون فرهنگی و پژوهشی نهاد نمایندگی رهبری، عضویت در شورای فرهنگ عمومی کشور، مسئول نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه تربیت مدرس و رییس موسسه پژوهشی تمدن و توسعه اسلامی را به عهده داشته است.
دانشجوی پیرو خط امام اول انقلاب هیچ گاه از مسئولیتهای انقلابی خود خسته نشد و تا کنون در حوزههای مختلفی از اجرایی تا نظریه پردازی و ... فعالیت شایستهای داشته است. سید عباس نبوی یکی از مهمترین حامیان فکری، معرفتی و تشکیلاتی عدالتخواهان مسلمان در دو دهه گذشته بوده است.
شخصیتی به شدت عدالتخواه، شجاع، مستقل، باتجربه، مبارز خستگی ناپذیر از دوران دانشجویی، حامی همیشگی جوانان عدالتخواه، صاحب فکر و ایده ایرانی برای مشکلات ریشهای جامعه ایرانی. مردی جسور و خط شکن در ایده و نظر، بیلکنت در نقد و پیگیر در اصلاح و تحول و عملی کردن ایدهها...
در میان چهرههای جبههی فرهنگی انقلاب، بعضی چهرهها وجود دارند که ویژگیهای خاصی به همراه دارند، اما عنصر جامعیت چه در فضای نظری چه در فضای عملی مسئلهی بسیار مهمی است که بسیاری از اساتید از آن محروم هستند. بسیاری از چهرهها در دورهای خاص از زندگیشان آرمانخواهی، پیگیری مسائل نظام، کار علمی و… را دارند؛ و دیگرانی نیز زندگیشان به فرهیختگی و شهرت و استاد بودن میگذرد. در این بین اما استثنائاتی نیز هست. سید عباس نبوی یکی از این گزینههاست.
چهارراه مشاغل و شخصیتها و افکار
سید عباس نبوی در خانوادهای متولد شده است که در میان نزدیکان خود از اهل علم و فضلا، تا تجار، پزشکان، اساتید دانشگاه، مسئولین و…. و از خانوادههای سنتی تا خانوادههای مدرن و از موافقین حکومت و خانوادههای شهدا تا معاندین و چهرههای غیر پایبند به احکام اسلامی و… را شامل است. چنین محیطی، رو به رو شدن با تجربههای بسیار و متفاوت را فراهم میکند. در کودکی با جریانهایی مثل انجمن حجتیه، مبارزین انقلابی، طرفداران دکتر شریعتی، سازمان مجاهدین و… در تهران و قم روبه رو میشود اما در میان این همه، مسیر امام را انتخاب میکند.
دوران جنبش دانشجویی
در 17 سالگی همزمان با شرکت در راهپیماییهای انقلابی کنکور میدهد و در رشتهی مهندسی مکانیک دانشگاه تهران پذیرفته میشود. خیلی زود در انجمن اسلامی دانشکدهی فنی و بعد دانشگاه تهران محوریت مییابد و حرکتهای مختلف مطالعاتی، فرهنگی، تبلیغاتی، مبارزاتی و… را سامان میدهد و همراه همهی این موارد به کار نیز میپردازد. رسیدن به دبیری انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و بعد دفتر تحکیم وحدت، عضویت در جمع دانشجویان مسلمان پیروخطّ امام، طراحی انقلاب فرهنگی، مقابله با گروهکها و سازمان منافقین، محوریت در مناظرات دانشجویی و بحثهای خیابانی اول انقلاب، برنامهریزی تبلیغات در مدارس، تهیهی برنامههای صدا و سیما، اجرای دو همایش بین المللی حرکت اسلامی دانشجویی با سفر و پیدا کردن معارضین اسلامگرا در حدود 50 کشور، ساماندهی راهپیماییهای برائت در مکه و وحدت در مدینه، سامان دادن نشریههای دانشجویی مثل وحدت، برگزاری اولین اردوهای بزرگ آموزشی دانشجویان اسلامگرا، کلید زدن حرکت وحدت حوزه و دانشگاه، نوشتن اساسنامه و مرامنامهی دفتر تحکیم وحدت و … جزو اهمّ فعالیتهای دوران دانشجویی اوست که در کنار حرکتهای جدی معیشتی مثل قویترین تدریس درسهای ریاضی و فیزیک مدارس تهران، ادارهی سلف دانشکدهی فنی دانشگاه تهران، در ضمن مطالعات عمیق دینی و علمی و فلسفی و… پیگیری میشده است. او در ضمن همهی این فعالیتها به جبهه نیز میرود و معاونت جبههی جنوب را بر عهده میگیرد که در نتیجه مجروحیت ناشی از آن دوران نیز برای او به یادگار میماند.
دوران طلبگی و علوم حوزوی
فصل بعدی بسیار مهمّ زندگی او دوران طلبگی است که همراه با 500 نفر از فعالان دانشجویی در سال 1361 راهی حوزه علمیه میشود و با سرعت زیادی مقدمات را طی میکند. با جمعی از فضلا، حلقهی علمی جدی شکل میدهد. ضمن تحصیل، نظریات علمی را به ویژه در فلسفه، علوم اجتماعی و … دنبال میکند و حلقههایی را با چهرههایی نظیر حسن رحیمپور، حمید پارسانیا، محسن کدیور و … در همین موضوعات پی میگیرد و همواره جزو نمرههای برتر حوزه نیز هست. استادی در حوزه، مدیریت مدرسهی رسالت، مدیریت امتحانات طلاب و… جزو سوابق مهم علمی دوران طولانی طلبگی اوست. در همین دوره به عنوان مبلغ به جبهه نیز میشتابد و معاونت تبلیغات یکی از لشگرها را هم به عهده میگیرد. بعدها در سالهای پایانی دههی هشتاد راه اندازی حوزهی علمیه دارالاسلام در تهران برای دانشجویان فعال در علوم انسانی جزو اقدامات ویژهی سید عباس نبوی واقع میشود.
مدیریت فرهنگی و فعالیت دانشگاهی
سید عباس نبوی سپس میانهی دههی هفتاد راهی تهران میشود و با در نظر گرفتن ابتکاراتی مثل تطبیق دروس معارف با رشتههای تخصصی مثل درس معارف ویژهی دانشکدهی علوم دانشگاه تهران و… تدریس دانشگاهی را آغاز میکند. در بسیاری دانشگاهها مثل امام صادق(ع)، تهران، تربیت مدرس، آزاد و … کرسیهای تدریس در فلسفه، اندیشهی سیاسی، علوم اجتماعی، فقه، اصول، تفسیر و… را بر عهده میگیرد. ریاست نهاد دانشگاه تربیت مدرس، معاونت سیاسی، فرهنگی، پژوهشی و قائم مقام و عضویت در شورای نمایندگان نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، عضویت در شورای فرهنگ عمومی، معاونت سازمان فرهنگ و ارتباطات، عضویت در کمیتههای تخصصی مجمع تشخیص مصلحت نظام، عضویت در هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تأسیس موسسهی فرهنگی توسعه و تمدن اسلامی، برگزاری یا مشارکت در همایشهای ملی مهم نظیر اسلام و توسعه، اسلام و جامعهی مدنی و …، انجام تحقیقات مهم ملی، هدایت پایاننامههای متعدد ناظر به سؤالات روز در علوم اجتماعی و علوم اسلامی، عضویت در شورای راهبردی مرکز الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت و … بخشی از سوابق دانشگاهی و فرهنگی وی به شمار میرود.
تألیفات
سید عباس نبوی بیش از تألیفات، به مناظرههای جنجالی علمی و سیاسی و سخنرانیهای متعدد با موضوعات متنوع علمی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، و…. و مقالات علمی متعدد در حوزههای مختلف شناخته شده است. مهمترین کتاب وی «فلسفهی قدرت» است که در آن با بررسی انتقادی آرای متفکران فلسفه سیاسی، از راسل و ماکس وبر تا ابن خلدون و امام خمینی و نگاه به منابع فقه اسلامی، معنا و ماهیت قدرت سیاسی را مورد بررسی قرار داده و بحث مفصلی در مورد مشروعیت قدرت و حاکمیت میکند. وی همچنین در این کتاب، منابع و روشهای تولید قدرت و توزیع و مهار آن را به دقتی قابل توجه موشکافی میکند. در عین حال از اهداف قدرت و اخلاق سیاسی نیز غافل نمیشود و تحقق قسط و عدالت و اقامهی حق را هدف و پایه محکم مشروعیت قدرت میشمارد. شاید بتوان این کتاب را تلاشی کم نظیر و موفق برای تدوین فلسفه سیاسی اسلام در دنیای مدرن حساب آورد.
«چیستی هنر»، «جامعه مدنی و توسعه یافتهی اسلامی»، «مدیریت راهبردی فرهنگی» بعضی از آثار دیگر وی است. مقالههای متعددی با موضوعاتی نظیر اسلام و دموکراسی، بررسی جامعهشناختی سیرهی اهل بیت، ایمان، عدالت، چالشهای علم و دین و…. به قلم او به رشته تحریر درآمده. هم چنین ردّ پای وی را میتوان در مباحثات جدی دههی هفتاد با نشریاتی مثل کیان و… پیجویی کرد.
بسیاری از سخنرانیها و مصاحبههای وی نیز به صورت جزوه در محیطهای دانشجویی و علمی منتشر گردیده است. کتاب «عدالت اجتماعی کرامتبنیان» یکی از آخرین نمونههای این جزوات مکتوب شده از سخنرانیهای ایشان میباشد.
ویژگیهای اندیشهای و عملی
شاید در بررسی شخصیت سید عباس نبوی بتوان نزدیکترین چهرهها به او از لحاظ فکری از حسن رحیمپور ازغدی نام برد. واقع شدن در دورهی احیای تمدن اسلامی، واقع شدن در شرایط هجمهی فکری-فرهنگی به مبانی انقلاب و فکر دینی و ضرورت حضور مستمر دانشگاهی در قالب سخنرانی، ارائهی بحثها و پرسش و پاسخ و مناظره و مهمتر از آن مشورت دادن به تشکلهای دانشجویی، فعالان فرهنگی و مسئولین برای نقش آفرینی در عرصهی دفاع از انقلاب و نقد مسئولین و حاکمیت و…. با توجه به سوابق تشکیلاتی و مدیریتی و سیاسی و فرهنگی، که طبیعتاً جلوی بسیاری کارهای بلند مدت را میگیرد اما واجب لجظههای انقلاب است –آن هم در شرایط عدم حضور بسیاری نخبگان– یکی از شاخصترین ویژگیهای اوست.
نقد تفکرات و راهحلهای غربی برای حل و فصل مناسبات سیاسی و اجتماعی در ضمن مواجهه با چالشهای جامعه ایرانی برای اثبات تفکر اسلامی و مهمتر از آن جستجوی الزامات عملی تحقق آرمانها، ویژگی ممتازی بود که او را از بسیاری از متفکران هم نسل خود نیز متفاوت کرد. بحثهایی که علی رغم داشتن مبنای نظری جدی و حجم زیادی از اطلاعات، به زبانی ساده و همهفهم اراده میگردید و ناظر به مسائل عینی کشور، آن هم با ارائهی راه حل بود.
اجتهاد فقهی و تسلط کلامی و فلسفی و تاریخی و روایی و نگاه حداکثری و اجتهادی به دین و گزینشگری فعال داشتن نسبت به دستاوردهای عقل سلیم بشری، اعتقاد به ترکیب منابع معرفتی و به رسمیت شناختن تجربه و عقل، ضمن شهود و وحی نیز از ویژگی های اوست.
جامعیت به معنای آشنایی با حوزههای مختلف فکری، علمی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، بینالمللی و… و جریان شناسی دقیق از منظر عملی و نظری (و نه صرفا انتزاعی) و از منظر کنشگر فعال و همراه در بطن وقایع، که بحثهای وی را با دو ویژگی خاطرات محوری (از مشاهدات عینی شخصی به مثابهی کنشگری فعال) و ایدهمحوری (دادن ایدههایی عینی و اجرایی و واقعی برای پیگیری و حلّ مسائل در این حوزهها) متمایز ساخته است.
سید عباس نبوی اهل پرتاب ایده و کنارهگیری از عمل هم نیست و پیش از همه درست مانند یک فعال مردمی یا دانشجویی جوان، آمادهی تقسیم کار و همکاری برای پیشبرد همین ایدههاست. به عبارتی دیگر او ضمن حفظ دقت و موشکافی در سطح نظری، عقل عملی فعال و همچنین ارادهی جدی ورود به عمل را در سوابق خود دارد.
استقبال از گفتگو با طیفهای مختلف فکری و سیاسی و فرهنگی و روابط حسنه و حتی دعا کردن برای بازگشت منحرفین، ضمن نگاه مشخص و مرزبندی عینی و غیر قابل بازگشت نسبت به عدم پذیرش حاکمیت دینی و معارضه با آن تا حدّ باغی و محارب خواندن عبور کنندگان از خطوط قرمز نظام، بخشی از نظام فکری و منظومهی عملی وی را شکل میدهد.
بنا کردن بحثها روی قدر متیقّنهای پذیرفته شدهی عرف علمی چه در علوم اسلامی و چه در علوم انسانی و وارد مباحثه شدن با نظریهپردازان این عرصهها بر این مبنا، حتی بنا کردن مشرب فقهی بر اساس قدر متیقّنهایی که بتواند مکلف را به نتیجهی واقعی بدون تشتّت برساند، یکی از این موارد است.
پیگیری مستمر دغدغههای سیاسی-اجتماعی و عدالت خواهانه و آرمانخواهانه و راه انداختن و هدایت حرکتهای اجتماعی حول آنها به ویژه در محیط دانشجویی، و وارد کردن این دغدغدهها به فضای علمی علوم انسانی و علوم اسلامی جزو ویژگیهای ممتاز وی است.
درگیری با محیطهای اجرایی و سوالات واقعی کشور به صورت عینی و عدم محدود شدن به مباحث کتابخانهای، و پیگیری مورد به مورد این سوالات در فضای علمی و عدم سرگرم شدن به بحثهای انتزاعی، بخشی از نگاه متفاوت وی را سامان میدهد.
نگاه انتقادی خیلی جدی نسبت به لایههای مختلف حاکمیت ضمن مشاوره و کمک به آنها و حرف نو داشتن برای اصلاحات ساختاری در جهت تحقق عدالت و پیشرفت، ضمن دفاع محکم و جدّی از اصل حکومت دینی و ولایت فقیه از مشخصات رفتاری اوست.
کمک گرفته از تریبون مستضعفین
انشاالله ادامه دارد...
سلام
به نظرت تایید میشه؟