عید غدیر ، بزرگترین و مبارک ترین عید مسلمونای جهان مبارک

به مناسبت این عید یه شعر معرکه رو بهتون تقدیم میکنم

حاضران به غایبان برسانند ...

متن شعر

ها علىٌّ بشر کیف بشر

ربه فیه تجلى و ظهر

علة الکون و لولاه لما

کانللعالم عین و اثر

و له ابدع ما تعقله

من عقول و نفوس و صور

فلک فى فلک فیه نجوم

صدف فى صدف فیه درر

ما رمى رمیة الا و کفى

ما غزا غزوة الا و ظفر

اغمد السیف متى قابله

کل من جرد سیف و شهر

اسد الله اذا صال و صاح

ابو الایتام اذا جاد و بر

حبه مبدء خلد و نعم

بغضه منشاء نار و سقر

لیس من اذنب یوما بامام

کیف من اشرک دهرا و کفر؟

کل من مات و لم یعرفه

موته موت حمار و بقر

خصمه ابغضه الله و لو

حمد الله و اثنى و شکر

من له صاحبة کالزهراء

او سلیل کشبیر و شبر

عنه دیوان علوم و حکم

فیه طومار عظات و عبر

بو تراب و کنوز العالم

عنده نحو سفال و مدر

و هو النور و اما الشرکاء

کظلام و دخان و شرر

ایها الخصم تذکر سندا

متنه صح بنص و خبر

اذ اتى احمد فى خم غدیر

بعلى و على الرحل نبر

قال من کنت انا مولاه

فعلى له مولا و مفر

قبل تعیین وصى و وزیر

هل ترى فات نبى و هجر؟

من اتى فیه نصوص بخصوص

    هل باجماع عوام ینکر؟

آیة الله و هل یجحد من

خصه الله بآى و سور؟

وده اوجب ما فى القران

اوجب الله علینا و امر

مدعى حب على و عِداه

مثلُ من انکر حقاً و اقرّ

شعر از ملامهرعلی تبریزی خویی با تلخیص

ترجمه و معنى ابیات: 

بدان که على بشر است،اما چگونه بشرى است؟بشرى است که آثار قدرت پروردگارش در وجود او آشکار و نمایان شده است.

آن حضرت علت غائى آفرینش است که اگر او نبود براى عالم واقعیت و اثرى نبود(خداوند بخاطر او عالم را بوجود آورده است)(اشاره به حدیث لولاک)

و آنچه را که تو از عالم عقول و نفوس و صور(عوالم سه گانه خلقت که در طول هم قرار گرفته و عبارتند از عالم عقل و مثال و ماده) تعقل و اندیشه کنى براى وجود او ابداع شده ‏اند.

فلکى است در داخل فلکى و داراى ستارگان است و صدفى است در داخل صدفى و داراى گوهرهاى درخشانى است(آن حضرت محاط در اوصاف پیغمبر اکرم است و ائمه دیگر هم از وجود او پدید آمده‏اند)

تیرى نینداخت جز اینکه آن تیر براى هلاک دشمن کافى شد و بجنگى وارد نشد جز اینکه از آن پیروز در آمد.

تمام شمشیر کشان موقع مقابله با او(براى اینکه عرض اندام نکنند از ترس وى) شمشیر خود را غلاف میکردند.

موقعی که حمله میکرد و صیحه میزد شیر خدا بود و در موقع بخشش و احسان پدر یتیمان بود.

محبت و دوستى آن حضرت سر چشمه بهشت و نعمتهاى بهشت است و دشمنى او منشاء آتش دوزخ و جهنم است.

کسى که یک روز هم مرتکب گناه شود شایسته امامت نیست پس چگونه شایسته آن مقام باشد کسى که یک عمر در شرک و کفر بوده است(امام باید معصوم و منتخب از جانب خدا باشد).

هر کسى که مُرد و او را نشناخت مرگ او مانند مرگ خر و گاو است(مانند زمان جاهلیت مرده و این سخن اشاره است ‏بحدیث من مات و لم یعرف امام زمانه)

دشمن آن حضرت مبغوض خدا است اگر چه خدا را ستایش کند و ثنا گوید و سپاسگزار باشد.

جز على کیست که زوجه‏ اى چون زهرا علیها السلام یا فرزندانى مانند حسین علیهما السلام داشته باشد؟

دیوان علوم و حکمتها از آن حضرت است و طومار موعظه‏ ها و پندها در نزد اوست.

آنجناب خاک نشین بود و(اعتنائى بدنیا نداشت ‏بطوریکه) گنجهاى عالم(شمش‏هاى طلا) در نزد او بمنزله سفال و کلوخ بود.

و او نور خالص است و اما شرکاى خلافت او مانند ظلمت و دود و جرگه ها آتش میباشند.

ای که مخالف امامت او هستى بیاد آر سند آن روایتى را(در غدیر خم) که متن آن بنابر روایات و اخبار شما هم صحیح است.

موقعیکه در غدیر خم پیغمبر صلى الله علیه و آله على را آورد بر جهاز شتران(عوض منبر) بالا رفت.

و فرمود من بر هر کس از نفس او اولى بتصرف هستم این على بر او اولى بتصرف و پناهگاه است.

هیچ پیغمبرى را دیده ‏اى که پیش از تعیین وصى و جانشین وفات یابد و یا هجرت کند؟

کسى که در شان او متنها و روایات مخصوصى آمده باشد آیا میتوان با اجماع مشتى عوام الناس منکر او شد؟

على علیه السلام آیت عظماى خدا است آیا انکار کرده میشود کسى که خداوند براى او آیه ‏ها و سوره‏ هائى اختصاص داده است؟

دوستى آن حضرت واجب‏ترین امرى است که در قرآن آمده و خداوند او را بما واجب فرموده است.

کسی که ادعاى دوستى آن حضرت و مخالفین او را دارد مانند کسى است که حقى را انکار کند و هم بدان اقرار نماید.

 برگرفته از سایت زبان و ادبیات عربی دانشگاه حکیم سبزواری

پ.ن: خوش نویسی از احمد سلطانیان