«او کسی است که این کتاب را بر تو نازل کرد ، که قسمتی از آن ، آیات «محکم» [= صریح و روشن] است ؛ که اساس این کتاب میباشد؛ (و هر گونه پیچیدگی در آیات دیگر ، با مراجعه به اینها ، برطرف میگردد.) و قسمتی از آن ، «متشابه» است [= آیاتی که به خاطر بالا بودن سطح مطلب و جهات دیگر ، در نگاه اول ، احتمالات مختلفی در آن میرود ؛ ولی با توجه به آیات محکم، تفسیر آنها آشکار میگردد.] اما آنها که در قلوبشان انحراف است ، به دنبال متشابهاتند ، تا فتنهانگیزی کنند (و مردم را گمراه سازند) ؛ و تفسیر (نادرستی) برای آن میطلبند ؛ در حالی که تفسیر آنها را جز خدا و راسخان در علم ، نمیدانند. (آنها که به دنبال فهم و درکِ اسرارِ همه آیات قرآن در پرتو علم و دانش الهی) میگویند: «ما به همه آن ایمان آوردیم ؛ همه از طرف پروردگارِ ماست.» و جز صاحبان عقل ، متذکر نمیشوند (و این حقیقت را درک نمیکنند).»
(آل عمران/7)
امروز اگر به اطراف خودمان بنگریم می بینیم که از هر طرف شبهه ای مطرح می شود که هدف آن تضعیف اعتقادات مردم است تا ابتدا ایمان آنها را سست کند و سپس اختیار آنها را به دست بگیرد و آنها را به سمتی که می خواهد کنترل کند.
برخی از این شبهات آنقدر ساده و ابتدایی هستند که تنها می تواند ایمان مردم ناآگاه را مورد هدف قرار دهد ؛ ولی خیلی از شبهات از آنجا که مربوط به مسائل فوق العاده اساسی هستند و مردم معمولا کمتر در مورد اصل آنها اطلاع دارند پیچیده تر و خطرناکتراند. در واقع طراحان این گونه شبهات قصد تخریب پایه های اعتقادی مردم را دارند و می خواهند تک تک افراد را در مورد اصل اعتقاداتشان به شک بیاندازند. راه حل اینگونه شبهات مطالعه منابع اصلی و تقویت استدلالهای حقیقی می باشد.
یکی از
شبهاتی که می تواند اصل اعتقادات افراد را مورد هدف قرار دهد اصل مرجعیت تقلید است
که حتما تا کنون چیزی در مورد آن شنیده اید. مطرح کنندگان این شبهه از هر دری که
شکست می خورند از دری دیگر وارد می شوند. ولی این مسئله یک پاسخ ساده دارد که می
خواهم آنرا در قالب یک داستان حقیقی بیان کنم.
قبل
از هرچیزی باید بگم که این مطالب نظرات شخصی من هستند که می توانند درست یا اشتباه
باشند و اگر هم اشتباه باشد ، اشتباه از بیان من است نه از اصل دین من ، و از شما
می خواهم که با نظراتتان به من کمک کنید. ببخشید که کمی طولانی شد.