من به سوی پرودگارم می‌روم؛ او مرا راهنمایی خواهد کرد

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مجلس» ثبت شده است

عدالتخواران درباری تا ائتلاف فراگیر عدالت‌خواهان

بسم الله

اوایل دهه هشتاد بود که گفتمانی نسبتا منسجم با عنوان عدالت‌خواهی ابراز وجود کرد. این گفتمان واکنشی به وضعیت آن روزهای جامعه بود. هشت سال دولت سازندگی با شعارهایی از قبیل مانور تجمل و بازگشایی کاخ‌های پهلوی قطار جمهوری اسلامی را به کلی از ریل انقلاب اسلامی و عدالت‌خواهی منحرف کرد. نخستین اعتراضات عدالت‌خواهانه هم در همان دوران در مشهد شکل گرفت که البته با سرکوب شدید و خشن مواجه شد.

دولت خاتمی با رویکردی انتقادی نسبت به این وضع، کسب اعتبار کرد و نهایتا به عنوان آلترناتیو وضع موجود رای بالایی کسب کرد. اما پس از تشکیل دولت و مشخص شدن تکلیف کابینه، در عمل تفاوت چندانی در ایده‌ی سیاسی این دو دولت به چشم نمی‌خورد و تنها امتیاز مثبت جریان دوم خرداد نسبت به سازندگی باز کردن فضایی محدود برای آزادی‌های اجتماعی و جامعه مدنی بود که البته نهایتا آزادی‌اش به ابتذال کشید و جامعه مدنی منحصر به بخشی از طبقه متوسط شد که دغدغه‌هایی تجملاتی و تشریفاتی داشتند و همچنان بخش زیادی از مردم و به خصوص طبقات اجتماعی پایین‌تر در حاشیه ماندند. بنابراین جای خالی آزادی‌های اجتماعی واقعی و به خصوص عدالت اجتماعی همچنان حس می‌شد.

واکنش طبیعی جامعه به این سرخوردگی، رشد و فراگیری سریع گفتمان عدالت شد. گفتمانی که ابتدا منجر به پیروزی ائتلاف آبادگران در انتخابات سال 1381 شورای شهر تهران شد و سپس در مقیاسی بزرگتر تاثیر بسیار عمیقی در انتخابات ریاست جمهوری 1384 گذاشت و منجر به پیروزی محمود احمدی‌نژاد به عنوان یک عدالت‌خواه در برابر هاشمی رفسنجانی به عنوان نماد تمام سرخوردگی‌های گذشته شد. اما هرچه زمان گذشت این گفتمان خود را تکمیل کرد و طبیعتا در نقاط حساس تاریخی اختلافاتی در داخل این جریان ظاهر شد که منجر به سربرآوردن طیف‌هایی ذیل این گفتمان گشت.

عدالت اجتماعی و برقراری قسط و برابری و برادری، طبق نص قرآن هدف از ارسال رسل و انزال کتب بوده است و همچنین ارزشی مطلق در گفتمان انقلاب اسلامی می‌باشد. حتی پیش از انقلاب اسلامی نیز جنبش مشروطه‌خواهی با عدالت‌خواهی آغاز شد. بنابراین تعیین زمان مشخصی به عنوان مبدا تاریخ جریان عدالت‌خواه، کار دشواری‌ست و اوایل دهه 80 در واقع مقطعی‌ست که گفتمان عدالت پس از یک دوره سرخوردگی دوباره مسیر تبدیل شدن به گفتمان غالب را آغاز کرد. حال این جریان عدالت‌خواه ریشه‌دار از گذشته و احیا شده در دهه 80 در حالی به پایان دهه دوم از زمان احیا نزدیک می‌شود که طیف‌های گسترده‌ای را درون خود جای داده است و تقریبا با تمام گفتمان‌های دیگر از جمله امنیت و استقلال و آزادی‌خواهی و اصلاح‌طلبی و اصولگرایی وارد گفتگو و چالش شده است.

آغاز جریانات خصوصی سازی یکی از نقاطی بود که اختلافات داخل این جریان را ظاهر کرد. همچنین اقدامات دولت نهم و دهم به عنوان نتیجه عملی گفتمان عدالت، منجر به موضع‌گیری‌های متفاوتی شد که منشاء برخی دیگر از اختلافات گشت. با روی کار آمدن دولت روحانی که بسیاری او را معاون اول هاشمی رفسنجانی و کابینه‌ی وی را کابینه‌ی دولت سازندگی می‌دانستند، خاطرات فجایع دولت سازندگی زنده شد و جریان عدالت‌خواه بیش از پیش فعال شد و اقداماتی که سعی در تاثیرگذاری بر سیاست‌ها داشتند، شدت گرفت. روند دولت در خصوصی‌سازی منجر به فسادهای وحشتناکی شد، فساد اقتصادی و سیاسی ابعاد جدیدی را تجربه کرد و پای وزرا و معاونین و نزدیکترین بستگان رییس جمهور در پرونده‌های سنگین فساد باز شد، ضریب جینی و اختلاف طبقاتی شروع به اوج‌گیری کرد. حقوق‌های نجومی، دغدغه‌مندان انقلاب اسلامی و عدالت را چند ماه مبهوت ساخت و نهایتا با قانونی شدن اختلاف بیست برابری حقوق در مجلس، شوکی دیگر به جامعه وارد شد.

همه‌ی این اتفاقات در دهه 90 منجر به دو پروسه مهم در دل جریان عدالت‌خواهی شد. 1- صراحت بیان عدالت‌خواهان بسیار بیشتر شد و به خصوص گفتمان عدالت از انحصار افرادی که به غلط یا درست منسوب به اصولگرایان یا دولت احمدی‌نژاد شناخته می‌شدند خارج گشت و کم‌کم شعله‌های عدالت دامن به اصطلاح خودی‌ها را هم گرفت و طرفداران بیشتری از بدنه مردم جذب کرد و حتی اصطلاحا آش آنقدر شور شد که محافظه‌کارترین جریانات هم به طرز ریاکارانه‌ای زیر علم عدالت‌خواهی آمدند. 2- حجم گسترده و سنگین فساد و لزوم مبارزه با آن، رویکرد بخش عمده‌ای از جریانات عدالت‌خواه را صرفا در فسادستیزی منحصر کرد و فضا به سمتی رفت که در همین شب‌های گذشته، یک منبری مشهور در یک هیئت دانشگاهی با تقلیل دادن عدالت به گرفتن دزد، به نوعی سعی در تحقیر کل جریان عدالت‌خواهی کرد. حال آن که عدالت، مفاهیم بسیار وسیعی از جمله عدالت اقتصادی و برابری فرصت‌ها تا آزادی‌های اجتماعی و عدالت سیاسی و برابری در برابر قانون را در بر می‌گیرد. هرچند که برخی جریانات عدالت‌خواه نیز عدالت را صرفا به معنی عدالت اقتصادی تعریف می‌کنند و کارشان هم همان گرفتن دزد است اما این تنها یکی از رویکردهای کنش‌های عدالت‌خواهانه است.

تاریخچه‌ای کوتاه از مسیری که جریان عدالت‌خواه در چند دهه اخیر پیموده است ذکر شد. اما اگر در این مجال محدود بخواهیم طیف‌های حاضر در این جریان را دسته‌بندی کنیم یک دسته‌بندی کلی در پیش رو خواهیم داشت. کسانی که عدالت‌خواهی را پروژه‌ای می‌دانند برای رسیدن به اهدافی دیگر و در مقابل، افرادی که عدالت را ارزشی مطلق و ایده‌ای برای اصلاحگری در جامعه می‌دانند:

ادامه مطلب...
۰۱ آبان ۹۹ ، ۲۲:۴۹ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سجاد مقید

تفکیک قوا و مهار قدرت برای ما نیست؛ ما از بی‌سرپرستی واهمه داریم!

بسم الله

تعارف چرا؟ منطق تفکیک قوا و مهار قدرت برای ما نیست. تفکیک قوا بر اساس بدبینی نسبت به قدرت بنا شده و ما اساسا به قدرت خوش‌بینیم. حتی بالاتر از آن، ما اصولا قدرت را مقدس می‌دانیم. ما از مهار قدرت هراس داریم. البته برای این نتیجه‌گیری شواهد زیادی وجود دارد اما انگیزه من برای نوشتن این یادداشت اتفاقات اخیری‌ست که در کشورمان در جریانند. و به خصوص بحث اخیرا داغ شده‌ی استیضاح دولت.

احتمالا اخبار مربوط به سفر استانی اخیر رییس دستگاه قضا به استان خراسان جنوبی را شنیده‌اید. و همچنین سفرهای استانی رییس مجلس که پیشتر هم کمتر سابقه داشته.

ریاست جدید قوه قضاییه در ادامه‌ی جبران بی‌کفایتی‌های قوه مجریه(بخوانید بی‌دولتی)، پس از ورود به رابطه میان بانک و صنعت و احیای برخی صنایع تعطیل شده به دست بانک و همچنین اعلام عدم رسیدگی به شکایات بانک‌ها ناشی از سود و جریمه نامتعارف، با هدف کاهش بهره‌های بانکی غیر قانونی، این بار پیگیر بازگشایی بازارچه مرزی یزدان در زیرکوه خراسان جنوبی شده است. در نگاه اول احتمالا بگویید چه خوب است که قوه قضاییه بی‌کفایتی قوای دیگر را جبران کند. برای همین هم بخش نسبتا بزرگی از مردم نسبت به عملکرد قوه قضاییه رضایت بسیار بیشتری از قوای دیگر دارند.

خب چه اشکالی دارد؟ مگر چه تفاوتی می‌کند قوه قضاییه بازارچه مرزی را بازگشایی کند یا وزارت امور خارجه و صمت؟ یا چه فرقی دارد بانک مرکزی جلوی سودهای غیر قانونی بانک‌ها را بگیرد یا قوه قضاییه به این امر رسیدگی کند؟ مگر هدف حل مشکلات مردم نیست؟

خب بیایید قصه را وارونه و از آخر به اول بخوانیم. کشور ما دچار بحران‌هایی‌ست و کسی در این مورد شکی ندارد. فشارهای کم سابقه خارجی از تحریم دارویی تا مکانیسم ماشه. بحران کرونا که در چند ماه گذشته به فشارهای خارجی اضافه شده. و بزرگتر از همه، بحران بی‌دولتی!

ملت ایران زیر سخت‌ترین فشارهایی که تا کنون تجربه کرده است در شرایطی قرار گرفته که قوه مجریه دیگر عملا انگیزه و ایده‌ای برای مقابله با بحران‌ها ندارد و برعکس، خود منشاء بسیاری از بحران‌هاست! از بحران خصوصی‌سازی‌های فاجعه‌بار و بی در و پیکر تا بحران تصمیم و اقدام وحشتناک بنزینی در آبان 98؛ و از آن تا برنامه بودجه 99 و تصمیم به فروش اوراق سلف نفتی به مردم و بدهکار‌سازی دولت آینده تا بی‌کفایتی و بحران مدیریت کرونا. و رهاسازی امور کشور و عدم رسیدگی به دم دستی‌ترین مشکلات اقتصادی.

چه ایرادی دارد در این وضعیت که حاتم بخشی‌های ارزی و ریالی دولت به نورچشمی‌ها از جیب بیت‌المال همچنان در جریان است و نه بانک مرکزی اراده‌ای برای کنترل بانک‌های متخلف و فراهم کردن سازوکاری برای پیشگیری از جرایم ارزی دارد و نه وزارت امور خارجه به فکر بازگشایی بازارچه مرزی یزدان برای بهبود نسبی شرایط منطقه است، قوه قضاییه بیاید و برخی از این مشکلات را جبران کند؟ به عبارت ساده‌تر چه اشکالی دارد وقتی نمی‌توانیم جلوی دزدی را بگیریم، پس از دزدی، تا جای ممکن دزد را بگیریم؟! قطعا مشکلی ندارد و دست دستگاه قضا هم درد نکند. اما این فهم ما از قدرت سیاسی و وضعیت نابسامان‌مان، مشکلات بزرگی دارد که بهشان می‌رسیم...

ادامه مطلب...
۲۹ مهر ۹۹ ، ۰۹:۰۰ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سجاد مقید

لاریجانی رفت|جهان را به ما سخت کردی، بعید است خداوند ما برتو آسان بگیرد

برگرفته از وبلاگ انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تبریز

🔰یادداشت زهره پورفرج مسئول واحد سیاسی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تبریز عضو دفتر تحکیم وحدت پیرامون اعلام عدم کاندیداتوری علی لاریجانی در انتخابات مجلس

لاریجانی رفت
جهان را به ما سخت کردی، بعید است
خداوند ما برتو آسان بگیرد
 

تازگی ها شنیدیم که آقای علی لاریجانی فرموده‌اند: سه دوره چهارساله وکیل مردم قم بودم و برای من افتخاری بود که بتوانم به این مردم خدمت کنم اما در این دوره از انتخابات مجلس برنامه ای برای حضور ندارم.

این را در حالی گفته‌اند که کمتر از سه ماه تا انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی باقی مانده است. ایشان در ۳ دوره ۴ ساله، رئیس قوه قانون گذاری کشور بودند که به هیچ وجه یادمان نمی‌رود چه قوانین پرباری در مجلس تحت ریاست ایشان به تصویب رسید! و یکی از فاجعه‌بارترین نقاط کارنامه ۱۲ ساله ایشان سهمیه‌بندی و گرانی بنزین در آبان ماه امسال بود و ایشان با کمال افتخار اعلام کردند که از آن مطلع بودند و شاید تنها همین کلامشان صادقانه ترین کلام ایشان در طول ۱۲ سال خدمت به کشور اسلامی بوده!

به سادگی آب خوردن می‌توان حدس زد چرا کاممان از نبودن ایشان در مجلس یازدهم شیرین شده است. علی لاریجانی مطمئن بود سرمایه اجتماعی برای خود باقی نگذاشته است. آنجا که منفعتش بود، مذاکرات هسته‌ای روحانی را به گرفتن «آب‌نبات‌چوبی در برابر دُرّ غلتان» تعبیر کرد ولی سپس خودش سروته برجام را در ۲۰ دقیقه به هم آورد! وقتی هم در مورد وضعیت نابسامان و آینده غبارآلود برجام از ایشان سوال کردند، فرمودند: اینکه آقای ترامپ بدون یک رفتار درست دیپلماتیک کاری را انجام می‌دهد معنی‌اش غلط بودن راه نیست؛ مثل این است که شما در لبنان پایه کار را بر مقاومت می‌گذارید و نتایجی هم دارد و گاهی هم ممکن است اشتباهی در لبنان رخ دهد، این دلیل نمی‌شود که مقاومت غلط است. در مسئله هسته‌ای هم ما یک استراتژی داریم، حالا ممکن است یک جایی دیوانه‌ای سنگی هم بیندازد این دلیل بر غلط بودن استراتژی نیست‌.

حتی اوضاع به جایی رسید که نحوه بررسی لوایح چهارگانه FATF در مجلس موجب انتقاداتی از سوی تعدادی از نمایندگان شد. تعدادی از نمایندگان منتقد، معتقد بودند که اقدام علی لاریجانی، رئیس مجلس، در روند ارجاع دو لایحه مبارزه با پولشویی و پالرمو (کنوانسیون مبارزه با جرائم سازمان‌یافته فراملی) به مجمع تشخیص مصلحت نظام خلاف قانون است و برای استیضاح لاریجانی پیرامون این اقدامش، طرح استیضاحی را به امضای تعدادی از نمایندگان رساندند که در نهایت از دستور کار مجلس کنار رفت.

از طرفی در دوره ریاست ایشان دوره به دوره از اثرگذاری نهاد قانون‌گذاری، مجلس، در مجموعه حاکمیت کاسته شده است. رئیس مجلس، هر دوره نسبت به دوره قبل، رئیس‌تر شده به خصوص اینکه آیین‌نامه داخلی مجلس هم تغییراتی کرده و مجلس عمدتاً در اختیار رئیس مجلس است.

علاوه بر این در بسیاری از شوراهای عالی و مجامع مثل مجمع تشخیص مصلحت نظام، شورای عالی هماهنگی اقتصادی قوای سه‌گانه، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی فضای مجازی که به ‌موازات مجلس ایجاد شده‌اند، حداقل رئیس مجلس عضو است، این عضویت به‌جای اینکه شخص حقوقی عضو شود، شخص حقیقی عضو شده است. رئیس مجلس، مجلس را در عقبه خودش به این مجامع و شوراها نبرده است. وقتی می‌گویند رئیس مجلس عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است، باید کل مجلس را نمایندگی کند، همچنان که در بقیه شوراها هم همین‌طور است. رویکردی که ایشان همواره سعی کرده است متاثر از معادلات قدرت، مواضع خود را تنظیم کند دائما باعث تنفر عمومی نسبت به ایشان شده است. یا زمانی که چند نماینده نزدیک به جبهه پایداری، که به عنوان طیف دست‌ راستی‌تر محافظه‌کاران ایران شناخته می‌شوند، به اداره جلسه اعتراض می‌کنند  آقای لاریجانی آنها را به دیکتاتوری متهم می‌کند! سوالی که پیش می آید و باید از ایشان در اسرع وقت پرسید، این است که: به نظرتان دیکتاتور واقعی در مجلس کیست؟

لاریجانی، توان و پتانسیل اجتماعی برای عمل سیاسی ندارد. او فقط از بالا یعنی با حضور در محیط‌ حاکمیت-مرجعیت و از طریق دیالوگ در محیط نخبگانی و لابی‌گری می‌تواند سیاست خود را به پیش ببرد. حالا نیز دو سال برای بازیابی خود برای ۱۴۰۰ فرصت دارد.

با این اوصاف، لاریجانی راهی جز نزدیک شدن به حزب اعتدال و توسعه که روابط حسنه‌ای با رئیس مجلس دارند و رفتن به زیر پرچم حسن روحانی ندارد و به نظر می‌رسد برای آینده سیاسی علی لاریجانی اگر یک گزینه جز بازنشستگی باشد آن گزینه چیزی نیست جز تبدیل شدن به مهره جریانی که نه اصولگراست و نه اصلاح‌طلب و حسن روحانی پرچمدار فعلی آن است. همچنین پس از افشاگری احمدی‌نژاد در مجلس شورای اسلامی و سپس فراگیر شدن موضوع فساد لاریجانی‌ها، به نظر نمی‌رسد که ایشان از شانس چندانی برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ برخوردار باشند.

ابراز خوشحالی حداقل کاری است که در این فرصت از دستمان برمی‌آید!

۱۲ آذر ۹۸ ، ۲۳:۱۲ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سجاد مقید

دستاوردهای غیر قابل انکار برجام و دیگر هیچ

من با دیدن این عکس ایمان آوردم که برجام اثرات زیادی داشته ...

و اون هم این بود که با دیدن عمه تحریم ها اینطور از خود بی خود میشن

و همینطور باعث شده که قدرت استدلال نمایندگان مجلس بالا تر بره ...

11 مرداد سال 62 امام خمینی حرف خیلی خوبی زدن:

خاصیت حکومت رفاه طلبان است که در مقابل سفارتخانه های خارجی ، ذلیل بودند و در مقابل رعیت خودشان و قشر محرومین با کمال قلدری رفتار می کردند

آقای آشنا ، رئیس اتاق جنگ روانی آقای روحانی ، هم فرمودن: مشکل سیاسی نیست ، فرهنگی است. ای کاش با تک تک نمایندگان محترم حاضر در آن تصویر سلفی ، مصاحبه ای عمیق گرفته شود.

۱۵ مرداد ۹۶ ، ۱۱:۲۱ ۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
سجاد مقید